حسن رحيمپور ازغدي در سخناني با موضوعيت «هنر و عاشورا» گفت: عاشورايي که ما مطرح ميکنيم عاشوراي فرقهاي است که به درد ايرانيها و شيعيان ميخورد و اگر عاشورا درست منعکس شود و عاشوراي انساني شود همه جهان را در برميگيرد.
حسن رحيمپور ازغدي در دفتر مطالعات جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي در سخناني با موضوعيت «هنر و عاشورا» به بررسي نگاههاي هنري به حادثه کربلا پرداخت.
وي با اشاره به سخن حضرت زينب(س) در برابر عبيدا... ابن زياد، که درباره کربلا فرمودند «ما رايت الا جميلا»، گفت: سوال اين است که چرا حضرت زينب(س) همه چيز را زيبا ديد با اينکه در يک نيم روز آن همه پليدي بود و او که در اوج زيباييشناسي بود اين جمله يعني چه؟
رحيمپور ازغدي در پاسخ به اين سوال با اشاره به کلام امام حسن(ع) درباره روز کربلا که ميفرمايند «لا يوم کيومک يا اباعبدا...» افزود: اين روز شامل همه پلشتيهاي عالم و همه زيباييهاي عالم است يعني در طرف حق زيباترين روز دنيا بود و در طرف باطل زشتترين روز عالم.
وي در توضيح بيشتر براي اين موضوع به مرز سينما و ادبيات جنگ و سينما و ادبيات ضدجنگ اشاره و تأكيد کرد: مرز اين دو عرصه اين است که يکي به زيباييهاي طرف مظلوم در برابر پليديهاي ستم توجه ميکند و ديگري زيباييهاي مظلوم را نميبيند و به زشتيهاي ظالم مينگرد.
رحيمپور ازغدي افزود: معني جمله حضرت زينب(س) اين است که بريدن سر حضرت علياصغر(ع) و امام حسين(ع) زيبا بود چراکه پروژه کامل و تميز اجرا شد و آنچه که ميخواستيم رخ داد و ديگر عبيدا... بن زياد و يزيد و هر کس در مسير آنان در تاريخ باشد مورد طرد قرار خواهند گرفت.
وي ادامه داد: در جنگ تحميلي نيز ايرانپرستهايي که حتي يک روز نجنگيدند مخالف جنگ بودند و آنان که صدمه ديده بودند شعار جنگ جنگ تا پيروزي را ميدادند و آنها که کاري نکرده بودند هميشه خسته و طلبکار بودند و در مقابل آنان هزينه دادند هميشه خود را بدهکار ميدانستند و ميگويند جنگ زيبا بود.
حسن رحيمپور ازغدي در ادامه سخنان خود به بنبستهاي نظريه پردازي در عرصه هنر و درام تاريخي، حماسه و ادبيات جنگ اشاره کرد و گفت: سوال اساسي که ميپرسند اين است که چرا نميتوان يک افسانه واقعي آفريد و هنر مجبور است واقعيت را مجازي کند تا قشنگ به نظر آيد.
وي افزود: اين در حالي است که در کربلا همه اين اتفاقات افتاده و ميتوان گفت کربلا واقعيتي چون افسانه و افسانهاي واقعي است و حقيقتي فراتر از هنر است.
رحيمپور ازغدي به ديگر بنبستهاي نظريهپردازي هنر اشاره کرد و گفت: اينکه تراژدي و کميک واقعي است يا چشمانداز هنرمند؛ اينکه آيا از طبيعت سرد تاريخ ميشود طبيعت گرم درآورد؛ چگونه ميتواند انتزاعيترين ارزشها بر روي زمين رخ دهد از جمله سوالهايي است که در اين باره مطرح ميشود.
رحيمپور ازغدي به بحثهاي زبان در اين نظريهها و سوالاتي در اينباره اشاره و تصريح کرد: گفته ميشود چگونه آدمهاي واقعي جملات قشنگ بگويند يا اينكه چطور ميشود بدون اينکه دروغ بگوييم جملات جذاب بگوييم.
وي با بيان اينکه اکثر اين سوالات و اين تضادها در کربلا به زيبايي جواب گرفته، افزود: در همه عرصههاي هنر و ادبيات درباره عاشورا مغبون هستيم و به واقع عاشورا حادثهاي است که اگر همه تاريخ بنشينند و تنها از واقعيتهاي آن بنويسند و سخن بگويند جوهر تمام ميشود.
رحيمپور ازغدي به برخي ديگر از اين سوالات اشاره کرد و گفت: اين سوال مطرح است که چگونه حادثهاي را ميتوان هنري ارائه کرد که در عين واقعي بودن و جزئي بودن عموميت پذير باشد و چگونه موقعيت و شخصيت را ميتوان جمع بست به گونهاي که از يک طرف کليت محبوس در زمان و مکان نشود و از يک طرف در جزئيات زمان و مکان قرار بگيرد.
رحيمپور ازغدي در بخش پاياني سخنان خود به چهرههايي در حادثه عاشورا در دو سپاه امام حسين(ع) و سپاه عمرسعد اشاره کرد که از جمله آنها حبيببن حماز از شيعيان امام علي(ع) که به سپاه يزيد رسيد و حي بن قيس اشاره کرد و گفت: اين حي ابن قيش از اصحاب پيامبر اسلام(ص) که در احاديث به نقل از علي(ع) «شهيد زنده» خوانده شده و نهايتاً به سپاه عمر بن سعد وارد شد و حتي به گونهاي است که برخي مورخان اين فرد را دو نفر ميگويند.
وي همچنين به «نصر بن ابينذر» شاهزاده حبشه و «حجير بن جذب» و «زهير بن سليم عضدي» از چهرههاي حاضر در سپاه امام حسين(ع) نيز اشاره کرد و سرنوشت شهادتگونه آنها را مطرح کرد.
دیدگاه شما